آشیونه سیمرغ (خاطرات یک مستخدم)

من میخوام سیمرغ باشم... قاف منو تو می کَنی؟

آشیونه سیمرغ (خاطرات یک مستخدم)

من میخوام سیمرغ باشم... قاف منو تو می کَنی؟

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله و آمنت بالله و توکلت علی الله و ماشاءالله و لا حول و لا قوه الا بالله

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ

توضیحات:
* اون عکس بالا خودمم، سیمرغ پر بسته ی بال شکسته، روی بال طیاره!
*** کپی کننده مطالب و عکسها، در دنیا و آخرت مدیونمه.
* اگه مطلب یا شعری از خودم نبود، میگم.
*** نظردونی بازه، بدون تایید نظراتتون درج میشه، مواظب باشید.
* همه نوشته هام لزوما حس و حال و تجربیات و واقعیات زندگی خودم نیست، پس منو با حرفام بشناسید ولی قضاوت نکنید.
*** ممنون از همه تون.

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۴ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

یادی از گذشته ها

سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۸، ۰۲:۲۰ ب.ظ

نفله رو یادتون هست؟

همون رئیسی که تا می‌تونست چِزوندَتَم!

امروز فرم تسویه حسابشو آورد که امضاء کنم...

امروزی که من رئیسم و اون مستعفی!!

 

همچین که امضاء می‌کنم، یاد اون روزی میوفتم که بهش گفتم:

تو اداره، ما سنگ ریزه‌های تهِ جوبیم و امثال شما آب رَوان...

شما می‌رید و گاهی ما رو می‌سابید و جابه‌جا می‌کنید...

ولی مهم اینه که شما رفتنی هستید و ما (تا زمان بازنشستگی یا مرگمون) تو این ادارات موندنی!

حالا ببین کِی بشه که بِری و ما یه نفس راحت بکشیم و بخندیم!!

 

 

لبخندی میاد رو لبم..

نه این که از برگشتن ورق روزگار به نفع خودم و به ضرر اون خوشحال باشم.. نه!

خنده‌ام می‌گیره از اینکه هیچ کدوم از روزای بد این دنیا موندنی نیست...

از اینکه ماها چقدر غافلانه تلاش می‌کنیم که برخلاف جریانِ دنیا شنا کنیم

و از اینکه اگه خدا بخواد چه آسون کارها برعکس میشه...

 

به قول آبّام: یا رب نظر تو برنگردد، برگشتن روزگار سهل است

 

پ ن: اشتباه می‌کردم... نه فقط اون.. که خود منم رفتنیم!

و تو این رفتن‌ها، کاش اونچه که از آدم می‌مونه، خاطره‌ی خوب باشه.

 

 

 

آبّا = پدربزرگ به طالقانی

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۲۰
سیمرغ قاف

طب الهی و پزشکی استعماری

دوشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۸، ۰۲:۱۹ ب.ظ

 

به دکتر همکارمون که پزشک مستقر در پژی هست گفتم: دکتر امروز رو به خاطر بسپار!

و می نویسم تا خودم هم به خاطر بسپارم...

روزی که بحثمون در خصوص طب الهی و پزشکی استعماری بالا گرفت

و من بنا به چشمک نشانه ها...

که این روزها در تاریکی های دنیا سوسو می زنند

گفتم:

دکتر... به زودی خواهیم دید که پشت پرده چیست

و حق با کیست...

 

پ ن 1: دکتر میگفت: خدا اسرار آفرینش و از جمله درمان بیماری ها رو به صورت پازلهایی برای بندگانش تعریف کرده و عشق می کنه که بنده ها دونه دونه این پازل ها رو کشف کنند.

من معتقدم که این حرف درسته... اما خدا همیشه میانبُرهایی هم تعریف می کنه و راه حلهای به ظاهر ساده، برای اکثریت بنده های عامی و اُمّیش. در کلام معصومین و فرستاده های راستینش... تا بنده هاش معطل اون یه عده آدم باهوشی که دنبال کشف اسرار هستند، نمونند.

درمان بیماری ها مشخص و معلومه، اگه دستورالعمل زندگی رو بر مبنای وحی الهی قرار بدی، معصومین ما، برترین طبیبان عالم هستند

و من نسبت به دانشِ روزِ پزشکی که تحت سیطره گروهکِ صهیونیسته بی اعتمادم shame on you

صهیونیستی که در اون، جان، مال و ارزشهای هیچ انسانی ارزشمند نیست چطور میتونه منبع سلامت و بهداشت جان و تن دیگر انسان ها باشه؟ سوال

و مدعی درمان اونها درحالیکه رد پاش در تولید بیماریهای جورواجور همیشه مشخص و مسجل بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

و وزارت بهداشتی که طب انبیاء و معصومین رو محدود و حتی ممنوع میکنه!عصبانی

در حالیکه به انواع تولیدات تراریخته، بیماری زا و ناسالم، مجوز تولید و علامت تأییدیه میده

چطور می تونه قابل اعتماد و استنادِ منِ معتقد به اسلامِ عزیز که داعیه کاملترین برنامه جامع زندگی برای انسانهاست، باشه؟

 

پ ن 2: اگه یکی تونست ثابت کنه چرا کشوری مثل آلمان که بالاترین تولید داروی شیمیایی رو داره، چرا خودش و مردم بیشترین استفاده کننده از گیاهان دارویی و کمترین استفاده کننده از داروهای شیمیایی هستند، در حالیکه منش آلمانیها بیشتر فاشیستی و نژادپرستانه و منفعت مالی طلبانه بوده (آلمانیها گرون باز ترین تولیدکننده در دنیای صنعت هستند)، اون وقته که من دست از شک و تردید مطلقم نسبت به پزشکی نوین برخواهم داشت و میشینم پای میز مذاکره و مباحثه... نیشخند

 

 

پ ن 3: هفته دیگه، سه شنبه، یه روز عالی برای حجامته (سوم اردیبهشت 98)

به کوری چشم پزشکی صهیونیست و وزارت کشتار! بِه نَداشت، بریم یه حجامتی بزنیم بر بدن تا ان شاءالله سالم بمونیم تا دولت کریمه آقاجانمونو ببینیم بغل

 

پ ن 4: خداجون... لطفاً زودتر اون خورشید پشت پرده ابر رو بی نقاب بتابون... تا من، بیشتر از این مجبور به بحث با دوستان نشم... خداییش ضایمون نکنی عزیزترین praying

 

 

بعداً نوشت به تاریخ 16 خرداد 1401:

دیروز همین آقای دکترمون اومد اتاقم، گفت قصور پزشکی و کم کاری و تجارت در بیمارستانها بیداد می‌کنه. چند سال پیشم که خانمِ دکتر، درگیر یک بیماری خطرناک شده بود، همین دکترجان اعتراف کرد که پزشکی امروز، بیشتر کاسبکاره تا درمانگر. طفلکی می گفت هرجا میرن برای درمان و آزمایش و این کارهای پزشکی، با دکترا و متخصصین اون مرکز درمانی دعواش میشه. چون دکتر متوجه می شد که کم‌کاری و حتی اشتباه کاری می‌کنند. بهم میگه: به حرفت رسیدم که چرا به پزشکی مدرن اعتماد نداری. حتی یه بار هم گفت اگه چشمت درد گرفت با گلاب بشورش نه با قطره های چشمی. یعنی این برای دکتری که اصلآ و ابدآ طب سنتی رو قبول نداره، یه پیشرفت خیلی بزرگه. (چشمک)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۱۹
سیمرغ قاف

چارکلوم دردِ دلِ منِ بنده و تویِ خدا

شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۸، ۰۲:۳۳ ب.ظ

می فرمایی: أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ

میگم: نه.. ندیدم و فقط شنیدم

اما میشه عوضش نشونم بدی: کیف فعل ربی بآصحاب سفیانی فی بیدا؟

و این یعنی همون دعای همیشگیِ عجّل لِولیک الفرج قبل موتی


پ ن بی ربطِ با ربط!:

یکی از مدعیان پیامبری، در جواب فراخوان قرآن درخصوص آوردن سوره ای نظیر سوره های قرآن، چنین آوردند:
الفیل و ما الفیل، له خرطوم طویل و له ذنب وبیل!

که معنیش میشه: فیل... و تو چه می دانی فیل چیه؟ یه خرطوم بلند داره و یه دُمِ کوتاه! نیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخند

خدایا شکرت که همه دشمنانِت همینقدر احمق و ذلیلند!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۳۳
سیمرغ قاف

سه نقطه...

سه شنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۸، ۰۲:۳۰ ب.ظ

اون دست تقدیری که منو تو رو به هم رسونده می بوسم...!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۳۰
سیمرغ قاف