آشیونه سیمرغ (خاطرات یک مستخدم)

من میخوام سیمرغ باشم... قاف منو تو می کَنی؟

آشیونه سیمرغ (خاطرات یک مستخدم)

من میخوام سیمرغ باشم... قاف منو تو می کَنی؟

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله و آمنت بالله و توکلت علی الله و ماشاءالله و لا حول و لا قوه الا بالله

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ

توضیحات:
* اون عکس بالا خودمم، سیمرغ پر بسته ی بال شکسته، روی بال طیاره!
*** کپی کننده مطالب و عکسها، در دنیا و آخرت مدیونمه.
* اگه مطلب یا شعری از خودم نبود، میگم.
*** نظردونی بازه، بدون تایید نظراتتون درج میشه، مواظب باشید.
* همه نوشته هام لزوما حس و حال و تجربیات و واقعیات زندگی خودم نیست، پس منو با حرفام بشناسید ولی قضاوت نکنید.
*** ممنون از همه تون.

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

من یادم میره ولی تو.... نه

سه شنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۲:۴۱ ب.ظ

خدایا دعای یه گربه کارتونکی

نصفه شبکی

تو رویای چپکی

اجابت داره؟

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۴۱
سیمرغ قاف

کاندیدای بربادرفته ی مُرده های فراموش نشده

شنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۳۲ ب.ظ

جمعه رفتم مدرسه، مسجد نزدیکتر بود اما من مثل همیشه، رأی رو بهانه کردم واسه دیدن تو

چقدر مدرسه سوت و کور بود

با دیس خرمای رو میز، بوی اموات میداد

با انگشت جوهری، تو کوچه ها دنبال تو می گشتم که با خنده بگی:

جمعه ها هم مدرسه میری شما؟!


و ندیدی که انگشتم تو هوا خشک شد

ندیدی که باز هم به بهترین روزها رأی دادم

روزهای نداشته

سالهای نداشتنت

بی بهار

بی بهترین روزها

In memories of best day who gone with the wind


۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۳۲
سیمرغ قاف

هذیانهای بیداری

سه شنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۰۰ ق.ظ

امروزی که وجودم خون گریه می کرد، دلم یک چیز گرم خواست

یک چیز خاص

بلند شدم و از بوفه، نسکافه خریدم

تلخ و گرم، جرعه های خاطره هامونو مز مزه کردم

راستی میدونی خوشمزه ترین نسکافه عمرم اونی بود که با تو خوردم

بعد به خودم میگم: من کی باهاش نسکافه خوردم؟

یادم نمی آید چون هرگز من و تو با هم نسکافه نخوردیم

خوردیم؟!


۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۰۰
سیمرغ قاف